- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گل خود روی مرا بوی بنی آدم نیست آنچه من می طلبم در چمن عالم نیست
2 عیبم این است که دستم ز زر و سیم تهیست ورنه از تحفه ی دردم سر مویی کم نیست
3 غرض از مهلت ده روزه ام اثبات وفاست ورنه گر باشم و گر نیز نباشم غم نیست
4 بر خراش دل آزرده ی من ساغر عیش آبگینه ست اگر دست دهد مرهم نیست
5 چون گشاید ز سر رشته ی امید گره؟ هر که در سلسله ی مهر و وفا محکم نیست
6 هر دم از عشق به صد ماتم و حسرت گذرد وقت آسوده دلی خوش که درین ماتم نیست
7 اول و آخر عشاق درستست بعشق نام این زنده دلان تازه همین یکدم نیست
8 گرچه صد بار حسود از سخنم پند گرفت همچنان گر دهنش باز کنی ملزم نیست
9 از فلک نیست فغانی طمع خاطر شاد در چنین منزل ویران که دلی خرم نیست