جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2390

غزل 2390 ام از 6329 غزلیات

آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده

1 آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده فردا از او ببینی صد حور رو گشاده

2 بنگر به شهوت خود ساده‌ست و صاف بی‌رنگ یک عالمی صنم بین از ساده ای بزاده

3 زنبور شهد جانت هر چند ناپدید است شش خانه‌های او بین از شهد پر نهاده

4 اندازه تن تو خود سه گز است و کمتر در خان خود تو بنگر از نه فلک زیاده

5 تا چند کاسه لیسی این کوزه بر زمین زن برگیر کاه گل را از روی خنب باده

6 سجاده آتشین کن تا سجده صاف گردد آتش رخی برآید از زیر این سجاده

7 آید سوارگشته بر عشق شمس تبریز اندر رکاب آن شه خورشید و مه پیاده

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده

شاعر شعر آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده چه کسی است ؟

شاعر شعر آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده چیست ؟

قالب شعر آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده غزل است

مضمون اصلی شعر آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر