ز آتشین‌رویی جدا می‌افکند از فضولی بغدادی غزل 22

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

ز آتشین‌رویی جدا می‌افکند دوران مرا

1 ز آتشین‌رویی جدا می‌افکند دوران مرا چون شرر البته خواهد کشت این هجران مرا

2 کاش خون دیده بنشاند غبار هستیم چند دارد گرد باد آه سرگردان مرا

3 آنچنین از دیده مردم نمی‌کردم نهان گر نبودی جوهر شوق لبت در جان مرا

4 از پری‌رخساره دارم درون دل غمی وه که خواهد کرد رسوا این غم پنهان مرا

5 تا کجا خواهد شکستم داد باز افکند دور چرخ چون تیر از کمان ابروی جانان مرا

6 پیش خوبان گر بدی گوید رقیب از من چه باک خوب می‌دانند در راه وفا خوبان مرا

7 بود پنهان درد عشق من فضولی مدتی کرد رسوا پیش مردم دیده گریان مرا

عکس نوشته
کامنت
comment