خیال دام و قفس انتظار از اسیر شهرستانی غزل 293

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

خیال دام و قفس انتظار آزادی است

1 خیال دام و قفس انتظار آزادی است به خون خویش تپیدن شکار آزادی است

2 شکار تشنه لبم جان فدای صیادی که دام حلقه او چشمه سار آزادی است

3 تپیدن دل و باد بهار و شوق سفر هزار عقده باطل به کار آزادی است

4 کدام عقده گشاید به ناخن پرواز گره به کار زدن پود و تار آزادی است

5 چگونه وحشی دام تو را شکار کند به دام خویش فتادن شکار آزادی است

6 نفس کشیدنش از راه می برد بیرون غبار دشت هوس شرمسار آزادی است

7 چو دل تپید به پرواز می کشد سر و کار محبت آینه روزگار آزادی است

8 هوس گداخته گردش به باد هم نرود کسی که خوار وفا گشت خوار آزادی است

9 تبسم گل بعد از بهار شوخ تر است تسلی دل خجلت شعار آزادی است

10 ز باغ حسن نچیدی گلی چه می دانی که صیدگاه محبت حصار آزادی است

11 اسیر و الفت دیرینه گرفتاری ز دام هر که گریزد غبار آزادی است

عکس نوشته
کامنت
comment