- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زبن وجودیکز عدم شرمنده میگیرد مرا گریهام گر درنگیرد، خنده میگیرد مرا
2 شعلهٔ حرصم دماغ جاهگر سوزد خوشست فقر نادانسته زیر ژنده میگیرد مرا
3 خاتم ملک سلیمانم ولی تمییز خلق کم بهاتر از نگینکنده میگیرد مرا
4 در جهان انفعال از ملک ناز افتادهام دامن پاکی و دست گنده میگیرد مرا
5 میرسد ناز غبارم بر دماغ بویگل گر همه عشقت به باد ارزنده میگیرد مرا
6 رنگم از بیدست و پایی خاک شد اما هنوز حسرتگرد سرتگردنده میگیرد مرا
7 عمروحشی عاقبت دامنفس خواهدگسیخت تاکجا این ریسمان کنده میگیرد مرا
8 مستی حالم خورد هرجا فریب جام هوش چون عسس اوهام پیش آینده میگیرد مرا
9 ناتوان صیدم، ترحم غافل از حالم مباد هرکه میگیرد به خاک افکنده میگیرد مرا
10 عشق را بیدل دماغ التفات یادکیست خواجگی مفت طربگر بنده میگیرد مرا