-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دوست دشمن گشت و دشمن دوست شد خاقانیا آن زمان کاقبال بیادبار بینی بر درت
2 تا تو دولت داری آن کت دوستتر دشمنتر است ز آن که نتواند که بیند شاهد خود در برت
3 پس چو دولت روی برتابد تو را از هر که هست دوست تر گشت آنکه بود از ابتدا دشمن ترت
4 دشمن معشوق خود را دوست دارد هر کسی این قیاس از خویشتن کن گر نیاید باورت
5 دوست از نزدیکی دولت شد اول دشمنت دشمن از دوری دولت شد به آخر غم خورت