آخر ای بیگانه خو ناآشنایی از وحشی بافقی غزل 372

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

آخر ای بیگانه خو ناآشنایی اینهمه

1 آخر ای بیگانه خو ناآشنایی اینهمه تا به این غایت مروت بیوفایی اینهمه

2 جسم و جانم را زهم پیوند بگسستی بس است با ضعیفی همچو من زور آزمایی اینهمه

3 استخوانم سوده شد از روی خویشم شرم باد بر زمین از آرزو رخساره سایی اینهمه

4 هر که بود از وصل شد دلگیر و هجر ما همان نیست ما را طاقت و تاب جدایی اینهمه

5 وحشی این دریوزهٔ دیدار دولت تا به کی عرض خود بردی چه وضعست این گدایی اینهمه

عکس نوشته
کامنت
comment