غبار سرمه تا در خانه چشمش از طغرل احراری غزل 108

طغرل احراری

آثار طغرل احراری

طغرل احراری

غبار سرمه تا در خانه چشمش وطن دارد

1 غبار سرمه تا در خانه چشمش وطن دارد سیاهی پرده از ساز تغافل در بدن دارد

2 نسیم طره پر پیچ و تاب عنبرآسایش به دست قاصد باد صبا مشک ختن دارد

3 هزاران باغ گلشن در غبار مقدمش ندهم که نقش خاک پایش آب و رنگ صد چمن دارد

4 دهان غنچه‌اش چون حقه سربسته می‌بینم که هنگام تکلم لعل او در عدن دارد

5 به تخت حسن و تاج دلبری سلطان خوبان است به یغمای دل من لشکر ناز و فتن دارد

6 ز سحر نرگس جادوی او باید حذر کردن چنان هاروت صد افتاده در چاه ذقن دارد!

7 خوشم از نکهت زلف کج شبرنگ پرچینش دماغم کی هوای سوسن و میل سمن دارد؟!

8 مرا فریاد و افغان کی رسد در گوش او طغرل که در هرسو هزاران دادخواهی همچو من دارد؟!

عکس نوشته
کامنت
comment