خواجه عبدالله انصاری

خواجه عبدالله انصاری

خواجه عبدالله انصاری
خواجه عبدالله انصاری

الهی از خواجه عبدالله انصاری مناجات نامه 238

مناجات نامه 238 ام از 536 مناجات نامه

الهی این تن کان حسرت است و دل من مایهٔ درد و محنت، می نیارم گفت کاین هره چرا بهرهٔ من، نه دست رسد مرا بر کان چاره...

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن

الهی این تن کان حسرت است و دل من مایهٔ درد و محنت، می نیارم گفت کاین هره چرا بهرهٔ من، نه دست رسد مرا بر کان چاره من. ,

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر الهی این تن کان حسرت است و دل من مایهٔ درد و محنت، می نیارم گفت کاین هره چرا بهرهٔ من، نه دست رسد مرا بر کان چاره...

شاعر شعر الهی این تن کان حسرت است و دل من مایهٔ درد و محنت، می نیارم گفت کاین هره چرا بهرهٔ من، نه دست رسد مرا بر کان چاره... چه کسی است ؟

شاعر شعر الهی این تن کان حسرت است و دل من مایهٔ درد و محنت، می نیارم گفت کاین هره چرا بهرهٔ من، نه دست رسد مرا بر کان چاره... خواجه عبدالله انصاری می باشد.

شعر الهی این تن کان حسرت است و دل من مایهٔ درد و محنت، می نیارم گفت کاین هره چرا بهرهٔ من، نه دست رسد مرا بر کان چاره... در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر الهی این تن کان حسرت است و دل من مایهٔ درد و محنت، می نیارم گفت کاین هره چرا بهرهٔ من، نه دست رسد مرا بر کان چاره... چیست ؟

قالب شعر الهی این تن کان حسرت است و دل من مایهٔ درد و محنت، می نیارم گفت کاین هره چرا بهرهٔ من، نه دست رسد مرا بر کان چاره... مناجات نامه است

مضمون اصلی شعر الهی این تن کان حسرت است و دل من مایهٔ درد و محنت، می نیارم گفت کاین هره چرا بهرهٔ من، نه دست رسد مرا بر کان چاره... چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
خواجه عبدالله انصاری

الهی از خواجه عبدالله انصاری مناجات نامه 238

مناجات نامه 238 ام از 536 مناجات نامه
بنر