میل رفتن گر از آن گوشه از سحاب اصفهانی غزل 112

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

میل رفتن گر از آن گوشه ی بامم باشد

1 میل رفتن گر از آن گوشه ی بامم باشد لذت سنگ جفای تو حرامم باشد

2 کشتنی باشد و خون ریختنی تا امروز دل خود کام ترا میل کدامم باشد

3 خوش بود وصل تو بی مدعی ای ماه تمام چه شود دگر شبی این عیش تمامم باشد

4 گفتمش سر و قدت همچو قد سرو سهی است گفت آنهم خجل از طرز خرامم باشد

5 آشیانم خوش و صحن چمنم دلکش لیک نه چو کنج قفس و حلقه ی دامم باشد

6 او در اندیشه ی منع نگه گاه بگاه من مسکین طمع وصل مدامم باشد

7 گفت سر گشته چنین تا به که ئی همچو (سحاب) گفتمش تا بکف عشق زمامم باشد

عکس نوشته
کامنت
comment