1 ز آن روز که گفتی : پس ازین جور کنم کم بسیار بیفزودی و کم هیچ نکردی
2 گفتم : نکنم با تو وفا ، ترک کنی ، زانک هر چیز که گفتی : نکنم ، هیچ نکردی
3 گفتی : چو بمیری بسر خاک تو آیم آن نیز بکردیم و تو هم هیچ نکردی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 رایت شهریار دین گستر سایه افگند بر جهان یکسر
2 مسرعات فلک رسانیدند خبر فتح او بحر کشور
1 قرار از دل من ربود آن نگار بدان عنبرین طرهٔ بی قرار
2 نگارست رخسارهٔ من ربود آن نگار ز هجران رخسارهٔ آن نگار
1 دیدار تو ، ای جان جهان ، راحت جانست روی تو تماشاگه عشاق جهانست
2 در خد تو ، آفت دین ، زایش دینست در جعد تو ، ای راحت جان ، کاهش جانست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **