1 روزی که بی تو دامن ضعفم به چنگ بود عکسم ز آب آینه در زیر زنگ بود
2 چون لاله زین بهار نچیدیم غیر داغ آیینهداری نفس اظهار رنگ بود
3 پروازها به زیر فلک محو بال ماند گردی نشد بلند ز بس عرصه تنگ بود
4 بوس کفش تبسم صبح امید کیست اینجا همین بهار حنا گل به چنگ بود
5 در عالمی که بیخبر از خود گذشتن است اندیشهٔ شتاب طلسم درنگ بود
6 صبری مگر تلافی آزار ما کند مینا شکسته آنچه به دل بست سنگ بود
7 زنجیر ما چو زلف بتان ماند بیصدا از بس غبار دشت جنون سرمه رنگ بود
8 حیرت کفیل یکمژه تمهید خواب نیست آینه داغ سایهٔ دیوار زنگ بود
9 آهی نکرد گل که دمی از خودم نبرد رنگ شکستهام پر چندین خدنگ بود
10 بیدل به جیب خویش فرو برد حیرتم چشم به هم نیامده کام نهنگ بود