خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

روز عمرم در شب افتاده از خاقانی شروانی غزل 199

غزل 199 ام از 1365 غزلیات

روز عمرم در شب افتاده است باز

🌙 حالت شب
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10

1 روز عمرم در شب افتاده است باز وز شبم روز عنا زاده است باز

2 گویی اندر دامن آمد پای دل کز پی آن در سر افتاده است باز

3 چون نشینم کژ که خورشید امید راست بالای سر استاده است باز

4 قسم هرکس جرعه بود از جام غم قسم من تا خط بغداد است باز

5 همچو آب از آتش و آتش ز باد دل به جوش و تن به فریاد است باز

6 شایدم کالماس بارد چشم از آنک بند بر من کوه پولاد است باز

7 شد زبانم موی و شد مویم زبان از تظلم کاین چه بیداد است باز

8 سینهٔ من کآسمان در خون اوست از خرابی محنت آباد است باز

9 از مژه در آتشین آبم که دل تف این غمها برون داده است باز

10 رخت جان بربند خاقانی ازآنک دل در غم‌خانه بگشاده است باز

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روز عمرم در شب افتاده است باز

شاعر شعر روز عمرم در شب افتاده است باز چه کسی است ؟

شاعر شعر روز عمرم در شب افتاده است باز خاقانی شروانی می باشد.

شعر روز عمرم در شب افتاده است باز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر روز عمرم در شب افتاده است باز چیست ؟

قالب شعر روز عمرم در شب افتاده است باز غزل است

مضمون اصلی شعر روز عمرم در شب افتاده است باز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.