1 روز از طلبت پردهٔ بیکاری ماست شبها ز غمت حجرهٔ بیداری ماست
2 هجران تو پیرایهٔ غمخواری ماست سودای تو سرمایهٔ هشیاری ماست
1 در کوی ما که مسکن خوبان سعتریست از باقیات مردان پیری قنلدریست
2 پیری که از مقام منیت تنش جداست پیری که از بقای بقیت دلش بریست
1 هزار سال به امید تو توانم بود هر آنگهی که بیایم هنوز باشد زود
2 مرا وصال نباید همان امید خوشست نه هر که رفت رسید و نه هر که کشت درود
1 نرگسین چشما به گرد نرگس تو تیر چیست وان سیاهی اندرو پیوسته همچون قیر چیست
2 گر سیاهی نیست اندر نرگس تو گرد او آن سیه مژگان زهرآلود همچون تیر چیست