- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 داده از حکم تو تمنّی را امر دین را و عقل دنیی را
2 آنچه زاید ز عالم از امرست وآنچه گوید نبی هم از امرست
3 کفر و دین خوب و زشت و کهنه و نو یرجع الامر کلّه زی او
4 هرچه در زیر امر جبّارند همه بر وفق امر بر کارند
5 همه مقهور و قدرتش قاهر صنع او بر ظهورشان ظاهر
6 همه موقوف قدرت و حلمش همه محبوس سابق علمش
7 آنکه عامی و آنکه از علماست آنکه محکوم و آنکه از حکماست
8 همه را بازگشت حضرت اوست هرکرا مُنّتی است مِنت اوست
9 عقل را نقل کرده اسبابش نفس را پی بریده انسابش
10 نسب نفس سوی عالم جان همچو کورست و گوهر عمان