1 فریاد ز دست دلبر سنگین دل بیداد، ز بیداد مه مهر گسل
1 عجایب نشاه ای زین دامن کهسار میآید تو گویی با نسیم صبح بوی یار میآید
2 ز خاکش یافت تسکین زخمهای سینه ریشم تعالی الله چسان از مشک این کردار میآید
1 وام بگرفتم به صد جان گرد نعلین ترا هست جانی آنهم از تو چون دهم دین ترا
2 بی توام چندان مطول شد شب تاریک هجر مختصر خوانم تطاولهای زلفین ترا
1 تا به خالت شد سر زلف آشنا عالمی را عام شد درد و بلا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به