1 کو قاصدی که نامه به باد صبا برد تا گردم از قلمرو بال هما برد
2 هرکس به روی ما در چاک قفس گشود پیش درش تبسم گل التجا برد
3 یکچند هم به رغم فلک بیوفا شدم شاید به این وسیله کسی نام ما برد
1 شد شیشه خانه باغ دل از جان سخت ما جز سنگ فتنه یار نیارد درخت ما
2 بیگانه الفتیم چه دنیا چه آخرت در خانه وجود و عدم نیست رخت ما
1 چه غم دارد دل از اندیشه ما نظر از سنگ دارد شیشه ما
2 چه شد گر بیستون الماس باشد بود لخت دل ما تیشه ما
1 زاهد از سبحه رشته ای دارد فکر صید فرشته ای دارد
2 گر چه گل نور چشم گلزار است لاله حسن برشته ای دارد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به