- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساخت ز راستی به غیر ترک فسونگری گرفت زهره به طالع عدو شیوه مشتری گرفت
2 شه به گدا کجا رسد زان که چو فتنه روی داد خاتم دست دیو برد کشور دل پری گرفت
3 ترک مرا ز گیر و دار شغل غرض بود نه سود فربه اگر نیافت صید خرده به لاغری گرفت
4 آمد و از ره غرور بوسه به خلوتم نداد رفت و در انجمن ز غیر مزد نواگری گرفت
5 ای که دلت ز غصه سوخت شکوه نه در خور وفاست ور سزد آن که سرکنی گیر که سرسری گرفت
6 جاده شناس کوی خصم بودم و دوست راه جوی منکر ذوق همرهی خرده به رهبری گرفت
7 مستی مرغ صبحدم بر رخ گل به بوی تست هرزه ز شرم باغبان جبهه گل تری گرفت
8 رای زدم که بار غم هم به رقم ز دل رود نامه چو بستمش به بال مرغ سبکپری گرفت
9 غالب اگر به بزم شعر دیر رسید دور نیست کش به فراق حسرتی دل ز سخنوری گرفت