به تسلئی که دادی از اقبال لاهوری زبور عجم 53

اقبال لاهوری

آثار اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

به تسلئی که دادی نگذاشت کار خود را

1 به تسلئی که دادی نگذاشت کار خود را بتو باز می سپارم دل بیقرار خود را

2 چه دلی که محنت او ز نفس شماری او که بدست خود ندارد رگ روزگار خود را

3 بضمیرت آرمیدم تو بجوش خود نمائی بکناره برفکندی در آبدار خود را

4 مه و انجم از تو دارد گله ها شنیده باشی که بخاک تیره ما زده ئی شرار خود را

5 خلشی به سینهٔ ما ز خدنگ او غنیمت که اگر بپایش افتد نبرد شکار خود را

عکس نوشته
کامنت
comment