مخسب ای برادر از ادیب الممالک فراهانی قطعه‌ 2

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

مخسب ای برادر که دزدان به خواب

1 مخسب ای برادر که دزدان به خواب بتازد بر خفتگان با شتاب

2 تو در خوابی و خصم بیدار بخت بدرد بر اندامت از کینه رخت

3 بشو سرمه خواب و مستی ز چشم که دشمن به بالینت آمد به خشم

4 بیاران بده دست و بی واهمه بران گرگ از گله دزد از رمه

5 ببر راه دشمن ازین بوم و مرز ز توپش مترس از نهیبش ملرز

6 ز مردن میندیش و با عزم باش شب و روز آماده رزم باش

7 چرا باید اندیشه کردن ز جنگ نه ما از کلوخیم و دشمن ز سنگ

8 چرا تن به زنجیر دشمن دهیم به زندان اهریمنان تن دهیم

9 گر او را بود دست و شمشیر تیز ترا هم بود دست و شمشیر نیز

10 مبر ز آشتی نام هنگام جنگ مبر دل ز نام و مده تن به ننگ

11 ادیب الممالک سرود این سخن اگر هوش داری در گوش کن

عکس نوشته
کامنت
comment