امر خلافت، گر نیست دلخواه از فیض کاشانی غزل 1149

1 امر خلافت، گر نیست دلخواه گردن نهادیم، الحکم لله

2 خلقی به تضلیل، از راه بردند پیران جاهل، شیخان گمراه!

3 ما پیر و جاهل، کمتر شناسیم! یا علم باید، یا قصه کوتاه

4 جهل و ضلالت؟ امر امامت؟ العوذ باللّه! العوذ بالله!

5 قسط و غلاظت؟ کار خلافت؟ استغفر اللّه! استغفر الله!

6 قدر علی را، دانسته بودند لیکن چه چاره، با بخت گمراه!

7 از ظلم ایشان، یارب چه گوئیم چشمی و صد نم، جانی و صد آه

8 ما مهر حیدر، در سینه داریم الحمد للّه، الحمد لله!

9 شوق امامم، از سینه بسترد درس شبانه، ورد سحرگاه

10 الصّبر مرّ، و العمر فان یا لیت شعری، ایان ألقاه

11 ای فیض کم زن، از سرّ پنهان ما را چه کار است، الحکم لله