رنگ و بوی باغ حسنت در چمن از طغرل احراری غزل 139

طغرل احراری

آثار طغرل احراری

طغرل احراری

رنگ و بوی باغ حسنت در چمن شور افکند

1 رنگ و بوی باغ حسنت در چمن شور افکند از دهان غنچه لعلت خنده را دور افکند

2 حلقه زلف تو را رضوان اگر بیند به خواب طوق قمری سازد و در گردن حور افکند

3 یوسف مصر از حدیث خوبی‌ات یابد خبر از خجالت خویش را در چاه دیجور افکند

4 مهر رویت گر دم از صبح بناگوشت زند فطرت خورشید را در طبع کافور افکند

5 جان دمد در قالب آیینه عکس عارضت محو حیرت سازد و لیک از خرد دور افکند

6 ای که شوقت سر کشد از دستگاه دار و گیر آتش بی‌طاقتی در قلب منصور افکند

7 نغمه زیر و بم عشقت رسد در گوش ساز شوق آهنگ جنون از تار تنبور افکند

8 گر رسد در گوش اسرافیل غوغای درت فهم محشر سازد و از دست خود صور افکند

9 شربت وصلت اگر در کام مخموری رسد نشئه جام شراب از چشم مخمور افکند

10 رحم کن با طغرل محزون که ز آیین کرم سایه دولت سلیمان بر سر مور افکند

عکس نوشته
کامنت
comment