- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رنگ و بویی که در جان بینی گر همه سود وگر زیان بینی
2 صلح با عدل و جنگ باستماست با بدی نیک و با نشاط غم است
3 رهروان را ازآن چه نفع وچه ضر گر همه خیر باشد ار همه شر،
4 عالم دیگر است عالمشان نیست فرقی زمور تا جمشان
5 در جهان جز به دیدهٔ عبرت ننگرند اینت غایت همّت
6 خاطر از هیچ کس نرنجدشان هر دو عالم جوی نسنجد شان
7 هر که او لذت جهان جوید روز و شب در پی جهان پوید
8 زوگریزان جهان و او پویان همچو دیوانگان جهان جویان
9 نتواند بدان جهان پیوست زین جهان باد دارد اندر دست