- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ضمیر پاک آن مرغ سخن ساز چو این افسانه کردم پیشش آغاز
2 شد از حال دل پر دردم آگاه چو آتش گشت و شد با باد همراه
3 به خلوتگاه آن آرام جان رفت باستادی ز هر چشمی نهان رفت
4 باو از هر دری افسانه میگفت حکایت خوب و استادانه میگفت
5 ز من هر دم غمی تقریر میکرد ز دریائی نمی تقریر میکرد
6 چو رمزی زین حکایت یاد کردی سمنبر زان سخن فریاد کردی
7 بصنعت زین سخن دوری نمودی بدو آئین مستوری نمودی