حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

حکیم سبزواری
حکیم سبزواری

شهر پر آشوب و غارت دل و دین از حکیم سبزواری غزل 40

غزل 40 ام از 208 غزلیات

شهر پر آشوب و غارت دل و دین است

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11

1 شهر پر آشوب و غارت دل و دین است باز مگر شاه ما بخانه زین است

2 آینهٔ روست یا که جام جهان بین آتش طور است با شعاع جبین است

3 با که توان گفت این سخن که نگارم شاهد هر جائی است و پرده نشین است

4 شه توئی ای دوست در قلمرو دلها کشور جانها ترا بزیر نگین است

5 خسروی عالمم بچشم نیاید گر تو اشارت کنی که چاکرم این است

6 بر سر بالین بیا که آخر عمر است رخ بنما کین نگاه بازپسین است

7 خون بدل ما کنی بخاطر دشمن جان من آئین دوستی نه چنین است

8 ساغر مینا بگیر و شاهد رعنا باشد اگر حاصلی ز عمر همین است

9 هرکه بروی تو دید زلف تو گفتا کفر بدین همچو شب بروز قرین است

10 نیست چو بی نور لطف نار جلالت نار تو خواهم که رشک خلد برین است

11 درخورم اسرار تنگنای جهان نیست مرغ دلم شاهباز سدره نشین است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شهر پر آشوب و غارت دل و دین است

شاعر شعر شهر پر آشوب و غارت دل و دین است چه کسی است ؟

شاعر شعر شهر پر آشوب و غارت دل و دین است حکیم سبزواری می باشد.

شعر شهر پر آشوب و غارت دل و دین است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر شهر پر آشوب و غارت دل و دین است چیست ؟

قالب شعر شهر پر آشوب و غارت دل و دین است غزل است

مضمون اصلی شعر شهر پر آشوب و غارت دل و دین است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر