-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرغی که پر افشاند به گلزار خیالش پرواز سپردند به مقراض دو بالش
2 سرگشتگی ذره ز خورشید عیان است ای غافل حالم نظری کن به جمالش
3 در غنچهٔ دل رنگ بهار هوسی هست ترسم که شکستن ندهد عرض کمالش
4 چون لاله به حسنی نرسد آینهٔ دل تا داغ خیالت نشود زینت خالش
5 زین گونه که هر لحظه جمال تو به رنگیست آیینهٔ ما چند دهد عرض مثالش
6 هرذرهکه آید به نظر برق رم ماست عالم همه دشتیست که ماییم غزالش
7 از الفت دل نیست نفس را سر پرواز این موج حبابیستگره در پر و بالش
8 محمل صفت اظهار قماشی که تو داری خوابیست که تعبیر نمایی به خیالش
9 هر چند برون جستن از این باغ محالست دامن به هوا میشکند سعی نهالش
10 از عاجزی بیدل بیچاره چه پرسی نقش قدمت بس بود آیینهٔ حالش