-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرغی که ناگهانی در دام ما درآمد بشکست دامها را بر لامکان برآمد
2 از باده گزافی شد صاف صاف صافی وز درد هر دو عالم جوشید و بر سر آمد
3 جان را چو شست از گل معراج برشد آن دل آن جا چو کرد منزل آن جاش خوشتر آمد
4 در عالم طراوت او یافت بس حلاوت وز وصف لاله رویان رویش مزعفر آمد
5 زان ماه هر که ماند وین نقش را نخواند در نقش دین بماند والله که کافر آمد
6 ز اوصاف خود گذشتم وز خود برهنه گشتم زیرا برهنگان را خورشید زیور آمد
7 الله اکبر تو خوش نیست با سر تو این سر چو گشت قربان الله اکبر آمد
8 هر جان باملالت دورست از این جلالت چون عشق با ملولی کشتی و لنگر آمد
9 ای شمس حق تبریز دل پیش آفتابت در کم زنی مطلق از ذره کمتر آمد