- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شمع رویش چو برافروخت ببزم ابداع همچو انجام در آغاز یکی داشت شعاع
2 تافت بر طلعت ساقی پس از آن برباده آمدی مجلسیان را بنظر این اوضاع
3 جلوه یکتا و مجالی بودش گوناگون هست در عین تفرد به هزاران انواع
4 نبود بیش ز یک پرده نوای عشاق بر مخالف ره این راست نیاید بسماع
5 نور و نار و گل و خار از ره هستی است یکی بشنو این کان سخنان دگر آرند صداع
6 فتنهها آمده از سر میانت بمیان از میان پرده برانداز و برانداز نزاع
7 این جهان چیست که کس زهدبورزداروی بس کساد است ببازار تو اینگونه متاع
8 ای که جوئی در دلدار بیا بر در دل وی که پوئی ره اسرار بکن خویش وداع
9 ای که جوئی در دلدار بیا بر در دل وی که پوئی ره اسرار بکن خویش وداع