سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ از سعدی شیرازی غزل 18

غزل 18 ام از 1930 غزلیات

ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ روان را

1 ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ روان را یاقوت چه ارزد بده آن قوتِ روان را

2 اول پدر پیر خورد رطل دمادم تا مدعیان هیچ نگویند جوان را

3 تا مست نباشی نبری بار غم یار آری شتر مست کشد بار گران را

4 ای روی تو آرام دل خلق جهانی بی روی تو شاید که نبینند جهان را

5 در صورت و معنی که تو داری چه توان گفت حسن تو ز تحسین تو بستست زبان را

6 آنکْ عسلْ اندوخته دارد مگس نحل شهد لب شیرین تو زنبورمیان را

7 زین دست که دیدار تو دل می‌برد از دست ترسم نبرم عاقبت از دست تو جان را

8 یا تیر هلاکم بزنی بر دل مجروح یا جان بدهم تا بدهی تیر امان را

9 وان گه که به تیرم زنی اول خبرم ده تا پیشْتِرت بوسه دهم دست و کمان را

10 سعدی ز فراق تو نه آن رنج کشیدست کز شادی وصل تو فرامُش کند آن را

11 ور نیز جراحت به دوا باز هم آید از جای جراحت نتوان بُرد نشان را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ روان را

شاعر شعر ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ روان را چه کسی است ؟

شاعر شعر ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ روان را سعدی شیرازی می باشد.

شعر ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ روان را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ روان را چیست ؟

قالب شعر ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ روان را غزل است

مضمون اصلی شعر ساقی بده آن کوزهٔ یاقوتِ روان را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر