1 سازنده اگرچه ساز نیکو سازد اما بی ساز ساز چون بنوازد
2 من آینه ام که می نمایم او را او خالق من که او مرا می سازد
1 هر که دارد با علی یک مو شکی نزد شیر حق بود چون موشکی
2 کی تواند با علی کردن مصاف خارجی گر لشگرش باشد لکی
1 دم به دم دم از ولای مرتضی باید زدن دست دل در دامن آل عبا باید زدن
2 نقش حُب خاندان بر لوح جان باید نگاشت مُهر مِهر حیدری بر دل چو ما باید زدن
1 ما به عین تو دیده ایم تو را وز همه برگزیده ایم تو را
2 عاشقانه یگانه در شب و روز در کش خود کشیده ایم تو را