-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از حباب اینقدرم عبرت احوال بس است کانچه ممکن نبود ضبط عنان نفس است
2 در توهمکدهٔ عافیت آسودن نیست رگ خوابیکه به چشم تو نمودند خس است
3 اگر این است سرانجام تلاش من و ما عشق هم درتپشآباد دو روزت هوس است
4 خلق عاجز چقدر نازکند بر اقبال مور بیچاره اگرپر به درآرد مگس است
5 طبعت آن نیستکز افلاس شکایت نکند ساغر باده زمانیکه تهی شد جرس است
6 کوتهیکرد ز بس جامهام از عریانی آستین هم بهکفم دامن بیدسترس است
7 بسکه فرش است درین رهگذر آداب سلوک طورافتادگی نقش قدم، پیش و پس است
8 وضع مرغانگرفتار خوشم میآید ورنه مژگان صفتم بال برون قفس است
9 بر در دل ز ادب سجدهکن آواز مده صاحب خانهٔ آیینهٔ ما هیچکس است
10 ترک هستیست درین باغ طراوت بیدل شبنم صبح همین شستن دست ازنفس است