رنگ شکسته از گل رویش از اسیر شهرستانی غزل 417

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد

1 رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد پژمردگی شکفته این گلستان مباد

2 با صبحت یدان که مباد از برش جدا از ناز طبع نازک او سر گران مباد

3 پیغام خویش جز به خیالش نمی دهم غیری بدین وسیله به او همزبان مباد

4 جسم تو تب کشید و من از رشک سوختم درد تو جز نصیب من خسته جان مباد

5 غافل شدم زمانی و تب بر تو دست یافت کز بیخبر اسیر تو نام و نشان مباد

عکس نوشته
کامنت
comment