سینه صافند به هم عاقل از اسیر شهرستانی غزل 46

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما

1 سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما زهد و مستی دو حبابند ز پیمانه ما

2 خشت این غمکده نقشی ز خرابی دارد جلوه سیل غباری است ز ویرانه ما

3 از خیال لب لعل تو به شور آمده ایم خنده گل نمک گریه مستانه ما

عکس نوشته
کامنت
comment