سینه صاف است پیر ما خوشا از اسیر شهرستانی غزل 86

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

سینه صاف است پیر ما خوشا احوال ما

1 سینه صاف است پیر ما خوشا احوال ما فال رحمت می گشاید نامه اعمال ما

2 سرعت پرواز ما را پرگشودن غفلت است ذره تا خورشید می خندد به استعلاج ما

3 بیخود از سیر جراحت خانه دل می رسیم بوی گل مستانه می آید به استقبال ما

4 بی نیازی نسخه آمال ما را خوانده است بی نیازی نسخه آمال ما را خوانده است

5 در دل از یاد نگاه گرمی آیین بسته ایم دیده آیینه داغ اختر اقبال ما

6 شوق کامل را به صد زنجیر نتوان داشتن می پردگر بر دل خارا کشی تمثال ما

7 هر سر مژگان نوازشنامه ای شد بیخبر هر سر مژگان نوازشنامه ای شد بیخبر

8 نا امیدی کارش از مطلب روایی هم گذشت خاطر ما بیش از این غافل مشو از حال ما

9 روز و شب را سنبل و گل در گریبان می‌کنیم عید نوروز است از یاد تو ماه و سال ما

10 شیشه‌ها بلبل شود جوش بهار عشرت است خنده گل می‌چکد از جام مالامال ما

عکس نوشته
کامنت
comment