- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پسر گفتش که هر خلقی که هستند همه دل در هوای خویش بستند
2 قدم خود از هوابر مینگیرند که گامی بی ریا برمینگیرند
3 چو هست این دَور دَور نفس امروز نمیبینم دلی بر نفس پیروز
4 گر از بهر هوای خویش من نیز کنم از سحر حاصل اندکی چیز
5 چو در آخر بود توبه ازانم ندارد ای پدر چندین زیانم