پسر را گفت حلّاج از عطار نیشابوری الهی نامه 14

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

پسر را گفت حلّاج نکوکار

1 پسر را گفت حلّاج نکوکار بچیزی نفس را مشغول میدار

2 وگرنه او ترا معزول دارد بصد ناکردنی مشغول دارد

3 که تو در ره نهٔ مرد قوی ذات که تنها دم توانی زد بمیقات

4 ترا تا نفس می‌ماند خیالی بوَد در مولشش دایم کمالی

5 اگر این سگ زمانی سیر گردد عجب اینست کاینجا شیر گردد

6 شکم چون سیر گردد یک زمانش به غیبت گرسنه گردد زبانش

7 چو تیغی تیز بگشاید زبانی بغیبت می‌کُشد خلق جهانی

8 بسی گرچه فرو گوئی بگوشش نیاری کرد یک ساعت خموشش

عکس نوشته
کامنت
comment