ز جوش اشک در آبم گهربار از طغرل احراری غزل 156

طغرل احراری

طغرل احراری

طغرل احراری

ز جوش اشک در آبم گهربار اینچنین باید

1 ز جوش اشک در آبم گهربار اینچنین باید ز شام غم سیه روزم شب تار اینچنین باید!

2 نمی‌باشد به غیر یأس دیگر دستگیر من به نکبت‌خانه دنیا مددگار اینچنین باید!

3 نداند کفر زلفش هیچ آیین مسلمانی به کیش اهرمن البته زنار اینچنین باید!

4 ز دست ناکسی همسنگ پای مور گردیدم به میزان محبت وزن و مقدار اینچنین باید!

5 متاع هر دو عالم نقد محنت را نمی‌ارزد قماش جنس غم را نرخ بازار اینچنین باید!

6 ادیب طفل اشک عاشقان باشد سرشک من بلی در سلک جوهر در شهوار اینچنین باید!

7 پر پروانه باشد روغن شمع وفا امشب به عرض مدعا سامان اظهار اینچنین باید!

8 عرق گل می‌کند از جوهر عکس رخش هر دم به حیرت خانه آیینه معمار اینچنین باید!

9 هزارش آفرین طغرل برین یک مصرع بیدل ز هر مو دام بر دوشم گرفتار اینچنین باید!

عکس نوشته
کامنت
comment