ز جوش عاشقان گرم است بزم آن از قصاب کاشانی غزل 8

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

ز جوش عاشقان گرم است بزم آن شاه خوبان را

1 ز جوش عاشقان گرم است بزم آن شاه خوبان را که می‌باشد نمودی با رعیت پادشاهان را

2 ز ابروی تو زخم کاریی دارم به قصد من مده دیگر به زهر چشم آب آن تیر مژگان را

3 ز هم بگشای لب وز لطف حرفی گوی با عاشق توان زد تا به کی بر درج گوهر قفل مرجان را

4 کسی قدر سخن‌های تو را چون من نمی‌داند کجا هرکس شناسد قدر گوهرهای غلتان را

5 به زنّار سر زلف تو قائم کرده‌ام ایمان مفرما هجر از این بیشم مکش کافر مسلمان را

6 می زهد ریا قصاب تا کی می‌توان خوردن به جام صبح گاهی یاد می‌کن می‌پرستان‌ را

عکس نوشته
کامنت
comment