- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تیغ از میان بقصد من ناتوان مکش ور زانکه می کشی ز پی امتحان مکش
2 آمد بر استخوان چو مرا ناوکت مکن بر من جفا و ناوکم از استخوان مکش
3 یابند چون زبوی تو جان کشتگان تو تا نگذری بخاک شهیدان عنان مکش
4 ای شاخ گل که باد ترا سرکشی فزون زنهار سر ز تربیت باغبان مکش
5 ای گل زبلبلان چه کشی دامن از غرور دامن ز بلبلان کهن آشیان مکش
6 اینست اگر سلامت وارستگان خاک ای غرقه خویش را بکنار از میان مکش
7 جویای فیض از در یک آستانه باش هر دم خروش بر در هر آستان مکش
8 چون نیست مصلحت که شود فاش راز عشق گر آگهی تو پرده زر از نهان مکش
9 گر دل ترا بکعبه مقصود می کشد دست طلب ز دامن پیر مغان مکش
10 آن به که هیچکس نشناسد ترا طبیب بیهوده رنج از پی نام و نشان مکش