خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

بانگ آمد از قنینه کباد از خاقانی شروانی غزل 357

غزل 357 ام از 1365 غزلیات

بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی

1 بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی دریاب کار عشرت گر مرد کار آبی

2 زان پیش کز دو رنگی عالم خراب گردد ساقی برات ما ران بر عالم خرابی

3 گفتی من آفتابم بر رخنه بیش تابم بس رخنه کردیم دل، در دل چرا نتابی

4 از افتاب دیدی بر خاک بوسه دادن کو بوسه کآخر ار من خاک تو آفتابی

5 دانم که دردت آید از شهد لب گزیدن باری کم از مزیدن چون گاز برنتابی

6 ز آن زلف عیسوی دم داغ سگیم بر نه نقش صلیب برکش چون داغ گرم تابی

7 خاقانی است و جانی یک‌باره کشته از غم پس چون دوباره کشتی آنگه کجاش یابی

8 او راست طالع امروز اندر سخن طرازی چون خسرو اخستان را در مالک الرقابی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی

شاعر شعر بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی چه کسی است ؟

شاعر شعر بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی خاقانی شروانی می باشد.

شعر بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی چیست ؟

قالب شعر بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی غزل است

مضمون اصلی شعر بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.