- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نشان آن که کردم قطع امید از دیار خود نهادم در حریم کوی او سنگ مزار خود
2 برهمن از صنم برگشت و حاجی از حرم آمد من و اخلاص و عرض بندگی و کوی یار خود
3 تو خواهی کافری دان طاعتم خواهی مسلمانی مرا کاریست با صدق دل امیدوار خود
4 خلل گر در بنای دین و ایمانم شود سهلست ندارم نقص در بنیاد عهد استوار خود
5 زر کامل عیارم در وفا و دوستی خالص گرم صد بار بگدازی نگردم از عیار خود
6 لب امیدواری بسته ام از حرف نایابی محبت می کند نوعی که باید کرد کار خود
7 «نظیری » از تو در خون زینت هر دام از صیدی تو هم فتراک را آرایشی ده از شکار خود