جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

معاشران که مقیمان کوی خمّارند از جلال عضد غزل 100

غزل 100 ام از 401 غزلیّات

معاشران که مقیمان کوی خمّارند

1 معاشران که مقیمان کوی خمّارند چو بنگری ز دو عالم فراغتی دارند

2 غلام همّت آن عاشقان آزادم که مُلک هر دو جهان در نظر نمی آرند

3 حریف خلوت دردی کشان خمّار است بتی که خلوتیانش به جان طلبکارند

4 در آن حریم که خلوت سرای سلطان است گدای بی سرو پا را یقین که نگذارند

5 شب دراز تو در خواب ناز و، مشتاقان بر آستان درت تا به روز بیدارند

6 ز کوی خود من آزرده را به جور مران که شرط نیست که آزرده را بیازارند

7 چهار سوی جهان موج خون دل بگرفت ز بس که مردم چشمم سرشک می بارند

8 تو گرچه آتش جانی و برق دلسوزی بیا که سوختگانت به جان خریدارند

9 چو جان سپردنی ست ای جلال! آخر کار همان بِه است که در پای دوست بسپارند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر معاشران که مقیمان کوی خمّارند

شاعر شعر معاشران که مقیمان کوی خمّارند چه کسی است ؟

شاعر شعر معاشران که مقیمان کوی خمّارند جلال عضد می باشد.

شعر معاشران که مقیمان کوی خمّارند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر معاشران که مقیمان کوی خمّارند چیست ؟

قالب شعر معاشران که مقیمان کوی خمّارند غزل است

مضمون اصلی شعر معاشران که مقیمان کوی خمّارند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر