- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن کز می خواجگی است سرمست بر وی نزنند عاقلان دست
2 بیآنکه کسی فکند او را از پایهٔ خود فرو فتد پست
3 مرغی که تواش همای خوانی جغدی است کز آشیان ما جست
4 از پنجرهٔ صلاح برخاست بر کنگردهٔ فساد بنشست
5 قلب سخن شکسته نامان بر ما نتوان بدین بپیوست
6 گیرم که دلی درستمان نیست باری نامی درستمان هست
7 تو طعنه زنی و ما همه کوه تو سنگ زنی و ما همه طست
8 خاقانی را اگر سفیهی هنگام جدل سخن فروبست
9 این هم ز عجایب خواص است کالماس به زخم سرب بشکست