- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل کز اینگونه ز هجران تو خون خواهد شد حال دل بیتو توان یافت که چون خواهد شد
2 خط او سرزد و اکنون بسر کوی ویم اعتباریست که هر روز فزون خواهد شد
3 شوق آن زلف چو زنجیر که من می بینم میل خلقی همه آخر به جنون خواهد شد
4 تا سر زلف دلاویز تو را هست سکون کی علاج دل بی صبر و سکون خواهد شد
5 وقتی این جان ز تن خسته برون خواهد رفت دلبرم با خبر از حال درون خواهد شد
6 حسن او را شده هنگام زوال و به (سحاب) گر نشد مایل ازین پیش کنون خواهد شد