این که تو داری قیامتست از سعدی شیرازی غزل 143

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

این که تو داری قیامتست نه قامت

1 این که تو داری قیامتست نه قامت وین نه تبسم که معجزست و کرامت

2 هر که تماشای روی چون قمرت کرد سینه سپر کرد پیش تیر ملامت

3 هر شب و روزی که بی تو می‌رود از عمر بر نفسی می‌رود هزار ندامت

4 عمر نبود آن چه غافل از تو نشستم باقی عمر ایستاده‌ام به غرامت

5 سرو خرامان چو قد معتدلت نیست آن همه وصفش که می‌کنند به قامت

6 چشم مسافر که بر جمال تو افتاد عزم رحیلش بدل شود به اقامت

7 اهل فریقین در تو خیره بمانند گر بروی در حسابگاه قیامت

8 این همه سختی و نامرادی سعدی چون تو پسندی سعادتست و سلامت

عکس نوشته
کامنت
comment