- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن جنگجو به ظاهر گرپشت داده است پنهان دری ز فتح نمایانگشاده است
2 از بسکه سعی همت مردان فروتنیست پشت سپه قوی به سوار پیاده است
3 محو قفاست آینهپردازی صفا از ریشدار هیچ مپرسید ساده است
4 طفلی چه ممکن است رود ازمزاج شیخ هرچند مو سفیدکند پیرزاده است
5 از علت مشایخ و طوارشان مپرس بالفعل طینت نر این قوم، ماده است
6 هرجا مزینی است به حکم صلاح شرع در ریش محتسب بچهاش را نهاده است
7 اینجا خیالگنبد عمامه هیچ نیست بار سرین بهگردن واعظ فتاده است
8 زاهد کجا و طاعت یزدانش ازکجا در وضع سجده شیوهٔ خاصش اراده است
9 رعنایی امام ندارد سر نماز مینازد از عصاکه به دستش چه داده است
10 ملا هزار بار به انگشتهای دخل ته کرده درس وگرم تلاش اعاده است
11 نامرد و مرد تا نکشد زحمتگواه قاضی درین مقدمه غورش زیاده است
12 اقبال خلق بسکه به ادبار بسته عهد پیش اوفتاده است و قفا ایستاده است
13 پستی کشید دامن این حیزطینتان چندان که نامشان به زبانها فتاده است
14 نقش جهان نتیجهٔ اندیشهٔ دوییست نیرنگ شخص و آینه تمثال زاده است
15 بیدل چه ذلت استکهگردون منقلب در طبع مرد خاصیت زن نهاده است