-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن گرم خو بسوز دل ما رسیده بود خوناب این کباب بر آتش چکیده بود
2 در گلستان بیاد دهان تو غنچه را امسال باغبان همه نشکفته چیده بود
3 همچون چراغ روز براه تو سوختیم لخت جگر که انجمن افروز دیده بود
4 بیروی تو ز دیدن گل چشم حیرتم افکارتر ز گوش نصیحت شنیده بود
5 چون گوهرم بسوی وطن بازگشت نیست این مرغ از آشیان به چه طالع بریده بود
6 ایدل ز سخت گیری صیاد ما مپرس آنرا که بست رشته بپا پا بریده بود
7 می خواست جای خار دگر واکند کلیم خار غم ترا اگر از پا کشیده بود