- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 که این کوه نبود بجز آدمی کجا اصل دارد زخاک و زمی
2 همان نرگسش چشم وگل هست روی همه بوستان سنبلش هست موی
3 دلش خسرو و دست جنگی سپاه زبان،پاک دستور وتن،بارگاه
4 همان مطبخش معده و چشم وروی وزآن پس درختش زفرهنگ جو
5 خرد شاه میوه سخن های نغز همان بارگفتار پاکیزه نغز
6 به گیتی چنان دان که شاخ خرد زچرخ و زمین سر به سر بگذرد
7 برهمن مر او را پسندید و گفت که گلزار دانش نشاید نهفت