-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن گل سوریست در کلاله نهفته یا به عبیرست برگ لاله نهفته
2 در دهن کوچک چو پستهٔ او بین رستهٔ دندان همچو ژاله نهفته
3 از گل و شکر نواله ایست لب او داعیهٔ بوسه در نواله نهفته
4 سینهٔ من هر نفس که زد به فراقش در دم او شد هزار ناله نهفته
5 خط خوشش را حوالتست به خونم کی شود آن خط و آن حواله نهفته؟
6 در جگر اوحدی نگر، که ببینی از غم او درد چند ساله نهفته
7 دم به دم او را غزل بسوزتر آید از نظرش تا شد آن غزاله نهفته