-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن تیر غمزه را دل خلقی نشانه بین انگشت رنگ داده و انگشتوانه بین
2 روی سیاه چرده و زلف سیاه کار چشم سیاه تنگ خوش جاودانه بین
3 در باغ عارضش ز برای شکار دل زلف چو دام بنگر و خال چو دانه بین
4 با آن غرور و غفلت و خردی و بیخودی یک بوسه زو طلب کن و پنجه بهانه بین
5 گرد میان لاغر آن خان نیکوان پیچیده دایم آن کمر تنگ خانه بین
6 از دست زلف هندوی او جور میبرم بخت مرا نگه کن و حال زمانه بین
7 مرد اوحدی ز داغ غمم او هزار بار با آن دو دل حکایت مرد یگانه بین